دیدار معنوی مثنوی به مناسبت شب های شریف قدر آن را که درون دل عشق و طلبی باشدچون دل نگشاید در، آن را سببی باشدرو بر در ِ دل بنشین؛ کآن دلبر ِ پنهانی وقت ِ سحری آید؛ یا نیم شبی باشد ...عنوان: بیان ِ "الله گفتن" ِ نیازمند، عین ِ "لبّیک گفتن" ِ حق استآن یکی الله میگفتی شبیتا که شیرین میشد از ذکرش لبیگفت شیطان آخر ای بسیارگواین همه الله را لبیک کومینیاید یک جواب از پیش تختچند الله میزنی با روی سختاو شکسته دل شد و بنهاد سردید در خواب او خَضِرر* را در خُضَر (سبزه زار)گفت هین از ذکر چون وا ماندهایچون پشیمانی از آن کش خواندهایگفت لبیکم نمیآید جوابزان همیترسم که باشم رد بابگفت آن الله تو لبیک ماستو آن نیاز و درد و سوزت پیک ماستحیلهها و چارهجوییهای توجذب ما بود و گشاد این پای توترس و عشق تو کمند لطف ماستزیر هر یا رب تو لبیک هاستجان جاهل زین دعا جز دور نیستزانک یا رب گفتنش دستور نیستبر دهان و بر دلش قفلست و بندتا ننالد با خدا وقت گزنددرد آمد بهتر از ملک جهان تا بخوانی مر خدا را در نهان خواندن ِ بی درد از افسردگی ست خواندن ِ با درد از دل بردگی ست آن کشیدن زیر ِ لب آواز را یاد کردن مبدأ و آغاز را ..." نام اصلی او بلیا بن ملکان بوده وخضرلقب عربی اوست .زیرا هر جا که گام می نهاد،زمین سبزمی شد.طبق روایات، سبب جاودانگی او این است که آب حیات نوشیده." [نک؛ زمانی،شرح جامع مثنوی؛ج1ص117 گویش اشعار https://t.me/didarmasnavi/2406 نوشته شده توسط محمد بینش (م ــ زیبا روز) در 9:41 | لینک ثابت • بخوانید, ...ادامه مطلب