دیدار معنوی مثنوی ــ دیدار مثنوی در دژ هوش ربا (12)

ساخت وبلاگ

دیدار'>دیدار معنوی مثنوی'>مثنوی

دیدار مثنوی در دژ هوش ربا (12)

(بخش دوازدهم )

صورت و معنی 

(از بیت 3727 به بعد)

این ز حد ، و اندازه ها باشد برون 

داعی ِ* فعل از خیال ِ گونه گون 29

بی نهایت کیش ها و پیشه ها 

جمله ظِلّ ِ *صورت ِ اندیشه ها 30

ــ بر لب ِ بام ایستاده قوم، خَوش

هر یکی را بر زمین بین سایه اش 31

صورت ِ فکر است بر بام ِ مَشید* 

و آن عمل چون سایه بر ارکان پدید 32

فعل بر ارکان و، فکرت  مُکتَتَم *

لیک در تاثیر و  وُصلت؛* دو به هم ــ 33

(تفسیر اجمالی ابیات)

بیت29 : *داعی؛ خواننده و ندا کننده به انجام عملی، انگیزه

صوری که خداوند در ضمیر آدم می نگارد، تا او را به انجام افعالِ متناسب با آنها بکشاند،بی نهایت اند.

بیت 30 : ظلّ؛ سایه و پرتو. [ در ادب کهن با هر دو معنی آمده، و مجازا به معنی حمایت است]

همۀ رفتار و روش ها و مشاغل، تحت حمایت و پرتو ِ صورت ِ اندیشه های درونی ماست .[بنابراین با

فراست می توان درون هرکسی را از اعمال ِ بیرونی اش باز شناخت.]

ابیات 31 و 32: *بام؛سقف خانه از سوی بیرون ـ مشید،بلند افراشته

مولانا برای تفهیم منظورش مثالی شبیه تمثیل غار افلاطونی می آورد که میزان ِ آشنایی وی را با مقولات

فلسفی زمان او نشان می دهد: تو گویی مردمی بر پشت بامی دور از چشم رهگذرانی که در کف خیابان 

به آمد و رفت مشغولتد، دور یکدیگر جمعند .آنان بر اثرخوشی در جنب و جوشند و سایه هاشان روی  زمین

افتاده است. [ مردم تنها سایه ها را می بینند]صور حاصله از اندیشه ها مانند همان گروه ست و آن بام بلند

افراشته،لوح ِ ضمیر ِ آدمی. اما سایۀ اعمال آنهاست که بر در و دیوار تن، و دنیای مجازی جلوه می کند.

[در تمثیل غار افلاطون هم اسیران رو به سوی دیوار ِ انتهای غار نشسته و از دهانۀ غار که نور از آن به درون

می تابد, بی خبرند و سایۀ اجسام بر آن را حقیقی می پندارند.] اما تمثیل مولانا ادامه می یابد :

بیت33 : *مکتَتَم؛ پنهان و پوشیده  ــ وُصلت؛ پیوستگی

اعمال انسان بر اعضا و جوارح و گفتارش نمایان است و اندیشه های بوجود آورندۀ آنها پوشیده اند.اما واقغا

چنین است که اندیشه و عملکرد حاصله از آن،به یکدیگر متصل اند و در یکدیگر تاثیر متقابل دارند. اندیشه ،

عملی را می زاید و اعمال بر اندیشه اثر می گذارند. به بیانی دیگر، همانطور که صورت از معنی می آید ، :

صورت از معنی چو شیر از بیشه دان 

یا چو آواز و سخن، ز اندیشه دان !

این صورت ِ ظاهری و محسوس هم بیکار نمی نشیند و معانی غیر محسوسی را در جهان غیب به وجود

می آورد. مولانا در غزلی از دیوان ِ شمس دیالکتیک ِ  صورت و معنی را که نهایتا در قبضۀ قدرت خداوندی

ست ، چنین به نظم می آورد. توجه به مفهوم همین سه بیت، کلید ِ فهمِ باقی ِ ابیات حکایت ِ ماست :

ای از تو خاکی تن شده، تن فکرت و گفتن شده

وز گفت و فکرت بس صوَر، در غیب آبستن شده 

هر صورتی پرورده ای، معنی ست، لیک افسرده ای

صورت چو معنی شد کنون، آغاز را روشن شده 

یخ را اگر بیند کسی، وآن کس نداند اصل ِ یخ،

چون دید کآخِر آب شد، در اصل ِ یخ، بی ظن شده  

می فرماید، ای پروردگاری که از خاک،جسم را آفریدی و از آن جسم، اندیشه و از اندیشه، گفتار را

بر آوردی ! از سخن و اندیشه نیز ــ جدا از صوَری که خود از عدم خلق کردی ــ صورت های دیگری در

جهان ِ غیب ، آبستن شده اند. [آبستن ِ حوادث و اعمال ] . یعنی هر صورتی را که تو پروردی ، خود

معنایی ست ، اما یخ بسته و بدون مصداق. [ مثلا مفهوم ِ خشم، مهر،امانتداری ، شهامت و غیره .

 وقتی که این صورت های معنوی یعنی ایده ها توسط آفرینش ِ جهان مادی به ظهور برسند و پس از

مرگ ِ مادی نزد تو بازگردند ، معلوم می شود که از کدام سرچشمه بوده اند .تو گویی کسی تا کنون

نداند که اصل ِ یخ ، از آب بر آمده است. چون ببیند، شکّ اش به یقین تبدیل می گردد . به همین ترتیب

در ابیات آینده زایش صور  ِ نامحسوس یا معانی  را از صورت های  ملموس می بینیم:

آن صوَر در بزم،کز جام ِ خوشی ست

فایدۀ او بی خودیّ و بی هشی ست (34)

صورت ِ مرد و زن و لَعب* و جِماع*

فایده ش بی هوشی ِ وقت ِ وِقاع* (35)

صورت ِ نان و نمک کآن نعمت است

فایده ش  آن قوّت بی صورت است (36)

در مصاف* آن صورت ِ تیغ و سپر

فایده ش بی صورتی، یعنی ظفر (37)

مدرسه و تعلیق* و صورت های وی

چون به دانش متّصل شد، گشت طی (38)

(تفسیر احمالی ابیات)

ابیات 34الی37 : * فایده؛ نتیجه ــ *لَعب ، بازی، ــ *وِقاع؛آمیزش ــ *تعلیق؛ نسخه نویسی 

صور محسوس ِ جام ِ می و مرد و زن و خوراک و تیغ و سپر و مشق و مدرسه و نیز اعمال ِ ظاهری که

به آنها مربوطند، نظیر می خواری و جماع و غذا خوردن و جنگیدن و مشق نویسی و امثال آنان، به صوری

غیر مادی ــ اگرچه محسوس اند ــ منتهی می گردند ؛ مانند بیخودی حاصل از می خواری و خلسۀ ناشی

از آمیزش و احساس پیروزی در جنگ و قدرت بدنی و روانی بر اثر خوردن و دانش حاصله از درس خواندن .

ادامه دارد 

شهود مثنوی معنوی...
ما را در سایت شهود مثنوی معنوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fzibarooze بازدید : 124 تاريخ : سه شنبه 17 خرداد 1401 ساعت: 23:52