دیدار معنوی مثنوی ـــــ رنگ بی رنگی (بخش پایانی)

ساخت وبلاگ

دیدار معنوی مثنوی

رنگ بی رنگی

(بخش دوم)

از نظرگاه مولانا در دنیای اضداد، کفر فرعون بر اثر وجود موسی (ع) بوده ست:

تو مگو که من گریزانم ز «نیست»

بل که او از تو گریزان ست، بیست !!*

ظاهرا می خوانَدَت او سوی خود

وز درون می رانَدَت با چوبِ رَد *

نعل های باژگون* است ای سلیم

سرکشیِ فرعون می دان از کلیم ...

* بیست؛ مخفّف بایست ! تامل و درنگ کن ـ*چوبِ رد؛ چوبی که فرّاشان با آن

توده مردم را از پیش روی حاکمان دور می کردند.*نعل باژگون زدن؛ اشاره ای

دارد به کار راهزنان و عیاران برای گمراه کردنِ تعقیب کنندگان.

چنانکه پیش از این آمد، موسای پیامبر باطنا مایل نبود که فرعون ایمان بیاورد.و در قرآن

هم آیات ۸۸ و ۸۹ سورهٔ یونس درخواست وی از بارگاه الهی چنین بوده که دل فرعون را

آنچنان سخت گرداند تا ایمان نیاورده و با کفر از دنیا برود و خداوند هم دعای وی را اجابت

می کند. اصولا بحثی را که مولانا در بارهٔ موسی (ع) و فرعون مطرح کرده است، سابقه ای

طولانی درادبیات عارفانه دارد. مثلا ابن عربی در «فصوص الحکم» تاکید می کند که فرعون

با ایمان از دنیا رفت (۲) عطار هم در «مصیبت نامه» ابیاتی در آمرزیدن احتمالی فرعون به

زبان آورده است.خدا تاسف می خورد از اینکه وی قول شهادت را تا به آخر نتوانست بگوید:

چون همی شد غرقه فرعون آن زمان

از لژن پر کرد جبریلش دهان

نیمه ای قولِ شهادت گفته بود

در دگر نیمه، ز عالم رفته بود

از کرم، حق گفت:« ای روح الامین!

گر تمام این قول گفتی آن لعین

چارصد سالش گناه و کافری

کردمی محو از کمالِ قادری »...

که اشاره دارد به آیات نود تا نودوسه سورهٔ یونس که وقتی فرعون در هنگام غرقه شدن

گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی جز کسی که بنی اسراییل بدو ایمان آورده اند، وجود

ندارد و من نیز ازفرمانبردارام» گفته شد:«اکنون؟ خود پیش از این سرکشی می کردی و

فساد برمی انگیختی» دیدگاه عطار و ابن عربی و عارفان دیگرمعطوف به آیات رحمت در

قرآن کریم ست. برای مثال در آیه ۵۳ سوره «الزُّمَر»‌ می فرماید:

قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

«بگو ای بندگانم که زیاده بر خود ستم روا داشته اید.ازرحمت خداوند نومید نباشید، جرا که

او همهٔ گناهان را می آمرزد که او آمرزگار مهربان ست.» البته دایرهٔ تاویل میان مفسران

همچنان گسترده است و در ایمان فرعون توافقی نیست. با توجه به آیات قرآنی، حکم با

نیامرزیدن اوست؛ بنا بر مدلول آیات ۸۴ و ۸۵ سورهٔ المومن که از ایمانِ نا هنگام به جهت

فرار از مجازات سخن می گوید به نام «ایمان بأس».

و اما مولانا بر تمام این مباحث و اختلافات اشراف کامل دارد. او در جایی دیگر از مثنوی

چالش فرعون و موسای تاریخی را کنار نهاده وجود آنها را در درون انسان می نگرد:

ذکرِ موسی بندِ‌خاطرها شده ست

کین حکایت هاست که پیشین بده ست

ذکرِ موسی بهرِ روپوش ست؛لیک

نورِ موسی نقدِ توست ای مردِ نیک!

موسی و فرعون در هستیِّ توست

باید این دو خصم را در خویش جست

تا قیامت هست از موسی نِتاج*

نور،‌ دیگر نیست؛ دیگر شد سِراج

این سفال و این پَلیته* دیگرست

لیک نورش نیست دیگر؛ ز آن سر است

گر نظر در شیشه داری گم شوی

ز آن که از شیشه ست اِعداد* ِ دُوی

ور نظر بر نور داری وا رهی

از دوی وَ اعْدادِ جسمِ منتهی

از نظرگاه ست ای مغزِ وجود

اختلافِ مومن و گبر و جهود ۳/۱۲۵۸

*نِتاج؛ اینجا منظور فرزندِ معنوی؛ مظهرو نمونه ـ* پَلیته؛ فتیله ـ*اِعداد؛آمادگی

می فرماید؛ یاد کردن از موسی و فرعون اندیشه ها را مسدود کرده است و مردم تنها به

این دو شخصیّت تاریخی می اندیشند که در گذشته زیستند و رفتند.اما در واقعِ امر، هر دو

درون ما زندگی می کنند. تا قیامت از ذات الهی موسی (ع) مظاهری پدید می آیند.{ که در

جنگ با نفسِ فرعونی ما عمل می کنند. اگر این فرعونِ درون، تابعِ موسی شود؛ شخص به

نورِ حق واصل شده نیک بخت می گردد وگرنه فرعونِ نفس، وی را تابعِ شیطان می کند.}

منظور از سفال و پلیته ، جسم و روانِ پیامبران است .با گذشت زمان فردجدیدی می آید،

اما نور خداوندی عوض نمی شود یعنی حقیقت ادیان الهی یکی ست؛ تنها از زبانِ پیامبران

متفاوت ــ که در ابدانِ مختلف ظهور کرده اند ــ بیان می گردد. در واقع چراغِ تن ها عوض

شده اند ولی ماهیّت نورِ آنها فرقی نکرده است. اگر توجه به رنگ شیشهٔ چراغ کنی و خود

را گرفتار ظاهر شریعت ها سازی سرگردان می شوی و آمادگی دوتا دیدنِ حقیقتِ مطلق

در تو پدیدار می شود.‌ـ‌ مانند کسی که چشم لوچ داردـ اما چنانچه به نور آنها بنگری حقیقت

را ادراک کرده از بندِ صفت و رنگ رها شده و به بی رنگی می رسی. ینا براین ای مقصود ِ

نهایی ِ وجودي مطلق ، ای انسان ! اختلاف و درگیریِ مو‌ٔمن و زرتشتی و جهود با یکدیگر از

دیدگاهِ رنگین بینِ آنان برمی خیزد که شیشه ای از شریعتِ خویش بر نورِ یکرنگِ حقیقت ِ

مطلق کشیده اند.

پایان

زیر نویس

۲: فصوص الحکم؛ طبع بیروت ص ۲۰۱ــ به نقل از شرح مثنوی ج۳ ص۱۰۴۰ـ فروزانفر

شهود مثنوی معنوی...
ما را در سایت شهود مثنوی معنوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fzibarooze بازدید : 32 تاريخ : يکشنبه 19 آذر 1402 ساعت: 0:14